سلام این رانو یا رنو هست 😁 شخصیت خیلی عادی به نظر می یاد ولی داستان بزرگی پشتشه ! خوب بزارید شروع کنم ! روزی رنو و برادرش خیلی زندگی عادی داشتند ولی یک چیری عادی نبود ، اون ، رنگ موهاش سفید صورتی مایل به قرمز و چشم قرمز رنگی داشت . اون موقع رنو و رامون (برادر رنو ) گوش و دم گرگ نداشتند . پدر مادر رنو و رامون مرده بودند به خاطره اینکه پدر ومادراون ها پس مدتی دعوا می کنند و رنو اون موقع اینقدر خندان نبود و رامون هم عادی بود ، پس رانو تصمیم می گیره که برای انتقال مادرش پدرش را به قتل برساند . رانو که به شدت ناراحته ، داداش او را از خانه بیرون می آورد و دیگر خانه ای ندارند که راحت زندگی کنند و زندگی سخت رانو و رامون شروع شد . ولی یک سازمانی که کسی که می توان به موجودات دیگر تبدیل شوند را می دزدند، رانو و رامون هم یکی از آنها بود . روزی که آنها را می دزدند برای آزمایش ، آزمایش نشون میده که رانو و رامون یک موجود عجیب داخل هر کودموش هست که بالای ۲۰ قدرت است . اون موقع رانو و رامون را به اتاق بسیار سفید بردند و رامون لباس سفید پوشید ، اما رانو لباس سیاه رنگی پوشید ، معلوم نبود چرا و حتی شماره هاشون ۱ و ۲ بود ، رامون ۲ ، رنو ۱ . اون موقع رنو افسردگی گرفته بود و رامون هم اصلا لبخند نمی زد . ادامه دارد ....... این قسمت پارت یک بود امید وارم تا اینجا خوشتون اومده باشه بای بای
Rono
سلام
این رانو یا رنو هست 😁
شخصیت خیلی عادی به نظر می یاد ولی داستان بزرگی پشتشه !
خوب بزارید شروع کنم !
روزی رنو و برادرش خیلی زندگی عادی داشتند ولی یک چیری عادی نبود ،
اون ، رنگ موهاش سفید صورتی مایل به قرمز و چشم قرمز رنگی داشت .
اون موقع رنو و رامون (برادر رنو ) گوش و دم گرگ نداشتند .
پدر مادر رنو و رامون مرده بودند به خاطره اینکه پدر ومادراون ها پس مدتی
دعوا می کنند و رنو اون موقع اینقدر خندان نبود و رامون هم عادی بود ،
پس رانو تصمیم می گیره که برای انتقال مادرش پدرش را به قتل برساند .
رانو که به شدت ناراحته ، داداش او را از خانه بیرون می آورد و دیگر خانه ای
ندارند که راحت زندگی کنند و زندگی سخت رانو و رامون شروع شد .
ولی یک سازمانی که کسی که می توان به موجودات دیگر تبدیل شوند را می دزدند،
رانو و رامون هم یکی از آنها بود .
روزی که آنها را می دزدند برای آزمایش ، آزمایش نشون میده که رانو و رامون یک موجود
عجیب داخل هر کودموش هست که بالای ۲۰ قدرت است .
اون موقع رانو و رامون را به اتاق بسیار سفید بردند و رامون لباس سفید پوشید ، اما رانو
لباس سیاه رنگی پوشید ، معلوم نبود چرا و حتی شماره هاشون ۱ و ۲ بود ، رامون ۲ ، رنو ۱ .
اون موقع رنو افسردگی گرفته بود و رامون هم اصلا لبخند نمی زد .
ادامه دارد .......
این قسمت پارت یک بود
امید وارم تا اینجا خوشتون اومده باشه
بای بای
8 months ago | [YT] | 1